چون چاره نیست می روم و میگذارمت
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
ای پاره پاره تن بخدا میسپارمت
به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
ای پاره پاره تن بخدا میسپارمت
به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند